به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست معرفی و بررسی کتاب «مخاطبشناسی» نوشته دنیس مک کوایل و ترجمه مهدی منتظرالقائم؛ عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه تهران سهشنبه (نهم آبان ۱۴۰۲) با حضور افسانه مظفری و مهدی منتظر قائم، در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
کتاب «مخاطبشناسی» همانند یک متن مقدس همیشه همراه من بود
در ابتدای این نشست، مهدی منتظر قائم با بیان اینکه دنیس مککوئیل یکی از داوران رساله دکترایش بوده است، گفت: تا حدودی جایگاه دنیس مککوئیل را در علم ارتباطات میشناختم. من ارتباطات را از کتاب «نظریههای ارتباطات» دنیس مککوئیل درک کردم و این کتاب همانند یک متن مقدس همیشه همراه من بود و آن را میخواندم. هر چیزی در این حوزه یاد گرفتم به آثار افرادی مانند دنیس مککوئیل حواله کردم. چرا که معتقدم ادبیات هر علم و رشتهای را باید از طریق بزرگان آن رشته یاد بگیریم. آدمهای تازه کار و نوآموز در ذیل بزرگان معنا پیدا میکنند. من نیز سعی کردم مباحث بنیادین و اساسی را از طریق بزرگان هر رشته یاد بگیرم.
وی افزود: کتاب دنیس مککوئیل در سال ۱۹۹۷ یعنی حدود ۲۶ سال پیش در غرب منتشر شد. آن زمان من در انگلیس بودم و این کتاب را دیدم. اما یک سال بعد که به ایران آمدم ترجمه این کتاب به من پیشنهاد شد. در سالهای حدود ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ بسیاری از واژهها، معنا، معادلها، مفاهیم و اصطلاحات در فضای معرفتی جامعه ایران، فضای اداری، فضای گفتمانی و فضای دولتی وجود نداشت یا مطرح نبود. اما در این کتاب حدود ۷۰ تا ۸۰ معادل برای اولین بار مطرح شده است. هر چند اشتباهاتی نیز در آن به جای ماند و در فرآیند چاپ و نشر نیز اشتباهاتی به آن اضافه شد؛ در برخی موارد نتوانستم در برابر ویراستار مقاومت کنم و برخی از کلید واژهها اشتباه منتشر شد و تا قبل از چاپ جدید این کتاب، ادامه پیدا کرد. من بیستوچهار سال این کتاب را در کلاسها و کارگاهها تدریس کردم و وقتی به این اشتباهات میرسیدم غلط بودن ترجمه آنها را به دانشجویان اعلام میکردم.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه دو ماه به صورت شبانه روز درگیر ویرایش جدید این کتاب بوده است، گفت: زمانی که ترجمه این کتاب را آغاز کردم زبان فارسی و انگلیسی میدانستم اما داوری این کتاب باعث شد سه سال انتشار آن با تاخیر مواجه شود و حتی بعد از چاپ هم یک سال توزیع نشد. این کتاب باید پیش از این ویرایش میشد. چندین بار پیشنهاد کردم بدون دریافت هیچ امتیازی حاضرم آن را ویرایش مجدد کنم اما محقق نشد. این کتاب بعد از چاپ در کلاسها، کنفرانسها، نشستها، کارگاههای آموزشی با حضور مسئولان رسانهها تدریس شد.
منتظر قائم با بیان اینکه ما در جامعه هر چه به صورتها نزدیک میشویم حواشی، سرمایه، دانش، مدیریت، برنامهریزی و… به آن سمت میرود و معنا، درون، محتوا و اصل جا میماند، عنوان کرد: پیشنهاد میکنم مقداری از صورتها کم کنیم و به محتوا، ذات و درون اضافه کنیم. از همه دعوت میکنم توجه و اندیشه را در تقسیم کارها به ذات امور و صورتهای زیرین معطوف کنند. جامعه ایرانی به دلیل عقب ماندگی نظام رسانهای خسارتهای جدی در سطح فردی، جمعی و کلان ملی میبیند. مسئله ما باید پرداختن به این موضوع باشد. بنابراین دعوت میکنم انسانها در هرجایی که هستند نه یک قدم به جلو و نه یک قدم به عقب بروند بلکه یک میلیمتر عمیقتر شوند.
وی با بیان اینکه باید انجمن مترجمان تخصصی هر حوزه را برای خلق واژگان جدید داشته باشیم، گفت: یا فرهنگستان زبان و ادب فارسی با مترجمان قهر است و یا مترجمان درگیر فردیت هستند و نمیتوانند تشکیلات درست کنند. ما نتوانستیم کلیدواژههای خودمان را استانداردسازی کنیم. انجمن مترجمان، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها باید کلیدواژه درست کنند. چرا کتابهای بسیار مهم ترجمه نمیشوند یا بعضاً از برخی از کتابها چندین ترجمه منتشر میشود؟ در حوزه مخاطبشناسی سه کتاب تالیفی در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۴ منتشر شده است که من هیچکدام از نویسندگان آنها را نمیشناسم. به کتابهای آنها نیز دسترسی ندارم. از نویسندگان این کتابها دعوت کنید تا طی یک جلسه درباره محتوای این کتابها توضیح دهند. شاید این کتابها ارزش تدریس و معرفی در کلاسهای دانشگاهی را داشته باشند. در ایران کتاب چاپ میشود اما در فضای جامعه منتشر نمیشود. چرا فکر میکنیم چاپ کتاب مساوی است با به مقصد رسیدن کتاب. لازم است در کشور بنیاد ملی حمایت از تالیف داشته باشیم. شورای عالی انقلاب فرهنگی باید از تالیفات حمایت کند. دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها و مراکز فعال در حوزه رسانه باید از آثار تالیفی حمایت کنند.
منتظر قائم ادامه داد: با کتاب «مخاطبشناسی» عجین شده بودم و با خواندن بخشیهایی از آن از خودم میپرسیدم آیا دنیس مککوئیل آخرین حرف را زده است یا این مباحث قابل گسترش است؟ در ادبیات معاصر، ارتباطات جهانی و مطالعات رسانهای به دو ژانر تبدیل شده است. مطالعه تاریخ ارتباطات که بیشتر تکنولوژیمحور بود و هم اکنون بعد از چاپ صدها کتاب خوب در دنیا، تاریخ تکنولوژیک را در بستر تاریخ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ارتباطات برده است. دنیس مککوئیل در تاریخ ارتباطات به یونان باستان ارجاع میدهد اما عدهای میگویند او اشتباه کرده است و یونان باستان آغاز تاریخ نیست و پیش از آن تمدنهای دیگری نیز داشتیم. صدها جلد کتاب درباره تاریخ ارتباطات در جهان منتشر شده است و چند مکتب در آن ظهور کرد. در مطالعات تاریخ ارتباطات و تاریخ مخاطب در ارتباطات، چند مکتب ظهور کرده است و هر کدام اسم و ادبیات خود را دارد.
وی افزود: در کتاب «مخاطبشناسی» با کلمه «دریافت» روبهرو میشویم. دنیس مککوئیل بیش از حد مخاطب رسانه جمعی را تحلیل کرده است. سنت مخاطب در تاریخ شکل گرفته و با سینما و تلویزیون شروع نشده است. ژانری در ادبیات معاصر غرب به نام «دریافت» شکل گرفته است اما به معنای «دریافت» مخاطب از برنامههای ساری و جاری سینما و تلویزیون فعلی نیست بلکه نحوه دریافت و مواجهه جامعه شکسپیر با نوشتههای شکسپیر است. ما حافظ، سعدی و مولانا میخوانیم اما ادبیات ما درباره نحوه دریافت این شاعران کاری نکرده است. ما اگر ارتباطات را خوب بفهمیم میتوانیم به نقد ادبی و علم تاریخ نیز کمک کنیم.
تلاش پرشتاب برای چاپ کتابهای علمی
در بخش دیگری از این نشست افسانه مظفری با تاکید بر اینکه آقای منتظر قائم صرفاً این کتاب را ترجمه نکرده است بلکه مطالب این کتاب با پوست، گوشت و خونش عجین شده است، گفت: آقای منتظر قائم در ترجمه این کتاب تبحر به خرج دادهاند و این مطالعه کتاب را برای مخاطب لذتبخش میکند. ما معمولاً با تعدادی از آثار ترجمه شده مشکلاتی داریم. از این جهت که این آثار ساده، روان و قابل استفاده نیستند و فهم آنها نیاز به ترجمه مجدد دارد. ما در شرایطی هستیم که باید بیشتر به تولید علم و دانش بپردازیم و تا زمانی که به دانش دسترسی نداشته باشیم ناچاریم به منابع دست اول و دست دوم خارجی و غربی رجوع میکنیم چرا که بیشتر نظریهپردازیها و مطالب جدید از غرب به دست ما میرسد.
وی افزود: در تدریس مباحث توسعه و ارتباطات به دانشجویان گوشزد میکنم که ما در تولید علم و دانش اهتمام لازم را به خرج ندادیم. باید تلاش پرشتابی برای چاپ کتابهای علمی و مباحث آموزشی داشته باشیم. در غیر این صورت ناچاریم به کتابهای خارجی رجوع کنیم. جامعه از لحاظ فرهنگی و ایدئولوژیکی نگاه خاصی به این موضوع دارد که در کنار نشر کتاب یا استفاده از منابع جدید، فرهنگ غالب جامعهای که کتاب در آن نوشته شده است، نیز منتقل میشود. در این صورت مبانی فرهنگی و ایدئولوژی آن جامعه نباید خدشهدار شود. نشر کتاب یکی از مباحث مهم در آموزش است که به دنبال آن میتوانیم شاهد توسعه علمی کشور نیز باشیم. کتابهای علمی از این ماجرا مستثنی هستند و نباید آنها را در مباحث ایدئولوژی و سیاسی بگنجانیم. منابع و امکانات موجود ما بسیار کم است و باید تلاش پرشتابی برای چاپ کتابهای علمی انجام دهیم.
مظفری با اشاره به اینکه در جهان امروز با توجه به افزایش تعداد رسانهها و اطلاعات، ذائقهها و نیازهای متفاوتی از مخاطبان انتظار داریم، گفت: چاپ و نشر کتاب پر محتوا میتواند در بالابردن نیازهای آموزشی و معرفتی ما تاثیرگذار باشد و زمینه بالندگی و توسعه ما را فراهم کند.
وی با بیان اینکه مترجم کتاب «مخاطبشناسی» در فرآیند چاپ، نشر و ویرایش کتاب با مشکلاتی روبهرو شد که این مشکلات ممکن است برای همه کتابها و همه مترجمها نیز رخ دهد، بیان کرد: مترجم برای ترجمه این کتاب کار ارزندهای انجام داد. من برای مطالعه، نقد و بررسی کتاب چند نکته را مد نظر قرار میدهم. اینکه آیا ایده مورد توجه نویسنده در محتوای کتاب لحاظ شده است یا خیر؟ هدف از چاپ کتاب چیست؟ نحوه نگارش کتاب به چه صورت است؟ عنوان انتخابی برای کتاب چه چیزی را در ذهن القا میکند؟ آیا مقدمه یا پیشگفتار منظور نویسنده را به خواننده کتاب منتقل میکند؟ با خواندن مقدمه کتاب «مخاطبشناسی» متوجه شدم مترجم با میل، رغبت و تلاش سعی کرده هدف و محتوای اصلی مد نظر نویسنده را به خواننده منتقل کند.
مظفری فهرست مطالب کتاب «مخاطبشناسی» را یکی از نکات جالب توجه این کتاب عنوان کرد و ادامه داد: مترجم واژگان کلیدی و مفاهیم تازهای را وارد ادبیات رسانهای ما کرد. فهرست مطالب با سازماندهی، جزئیات و نظم خوبی تنظیم شده و با اهداف نویسنده همخوانی دارد. این کتاب کاملاً علمی و آموزشی است و مطالب زیادی از آن یاد گرفتم. تقسیمبندی و طبقهبندی دیدگاههای مختلف درباره مباحث مخاطبشناسی در این کتاب بسیار قابل توجه بود.
وی درباره محتوای فصلهای کتاب «مخاطبشناسی» توضیح داد: در فصل اول به بررسی مفهوم مخاطب و پیشینه تاریخی آن پرداخته شده است و به بیان این موضوع پرداخته که با ظهور رسانههای جمعی تعریف مخاطب نیز تغییر کرده است. در طول زمان با تغییرات اجتماعی، تکنولوژی، فناوری و… مخاطبان نیز تغییر کردند و با افزایش سطح سواد و شهرنشینی، تولید کتاب نیز افزایش پیدا کرده است. ما باید به دنبال بررسی بُرد رسانهها نیز باشیم تا مخاطبان را از این جهت هم بررسی کنیم. این مسئله از رشد صنعت تبلیغات هم تاثیر گرفته است. این کتاب به مخاطب به عنوان توده، گروه و بازار نگاه میکند و این تقسیمبندی قابل توجه است. بخش دیگر فصل اول به رسانههای جدید و آینده مخاطب رسانهای اختصاص پیدا کرده است. همچنین مخاطبان فعال و منفعل نیز مورد بررسی این کتاب قرار گرفته است.
افسانه مظفری در پایان گفت: نویسنده در فصل دوم این کتاب به بررسی جایگاه مخاطب در نظریه و تحقیقات میپردازد و به رویکرد مارکسیستی مکتب فرانکفورت نگاه دارد. در این فصل همچنین به رویکرد «بهرهوری و خرسندی» و نظریه «وابستگی» پرداخته شده و شکلگیری صنعت رسانه نیز در این فصل بررسی شده است. خواندن این فصل را به همه دانشجویان رشته ارتباطات و استادان پیشنهاد میکنم. در فصل سوم به گونههای مختلف مخاطبان اشاره شده است. فصل چهارم این کتاب به موضوع بُرد رسانهای، ترکیببندی و رتبهبندی مخاطبان میپردازد. اصول شکلگیری و استمرار مخاطبان، کاربرد اجتماعی رسانهها، روابط ارتباطگران و مخاطبان، آینده مخاطبان و… از دیگر مباحث مهم این کتاب است.
نظر شما